فرار از زندان (به انگلیسی: Prison Break) یک مجموعه تلویزیونی درام آمریکاییمیباشد که توسط پل شیورینگ ساخته شدهاست. این سریال از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ در قالب چهار فصل و توسط شبکه رسانهای فاکس پخش شد. داستان آن در مورد دو برادر است که یکی از آنها به خاطر جرمی که مرتکب نشده به مرگ محکوم شده و دیگری برای نجات برادر خود نقشهای استادانه میکشد. تهیهکنندگان این سریال شرکت آدلستین پاروز و تلویزیون قرن بیستم فاکس بودند. در کنار پل شیورینگ که خالق این اثر میباشد، مت اولمستد، کوین هوکس،مارتی آدلستین، دان پاروز، نیل اچ.موریتز و برت رتنر سازندگان اختصاصی این سریال میباشند. همچنین برت رتنر کارگردان اولین قسمت این مجموعه بود. موسیقی این سریال را رامین جوادی ساخت و در سال ۲۰۰۶، نامزد دریافت جایزه امی بهترین موسیقی متن شد.[۱]
فاکس ابتدا در سال ۲۰۰۳ به دلیل نگرانی از طولانی شدن این مجموعه، ساخت این سریال را قبول نکرد. به دنبال موفقیت سریالهای لاست و ۲۴، فاکس تصمیم گرفت تا کار تولید را در سال ۲۰۰۴ شروع کند. فصل اول سریال با نظر مثبت بینندگان روبهرو شد[۲] و نمرهٔ بالایی گرفت. قرار بود فصل اول ۱۳ قسمت داشته باشد، ولی با توجه به محبوبیت سریال، ۹ قسمت دیگر به آن اضافه شد. فرار از زندان در چندین جشنواره و در زمینههای مختلف نامزد دریافت جایزههای بسیاری شدهاست. در سال ۲۰۰۶، این مجموعه موفق به کسب جایزه بهترین سریال درام از نگاه مردم شد. در سال ۲۰۰۵، فرار از زندان جایزه جایزهٔ گلدن گلوب بهترین مجموعه تلویزیونی درام را ازآن خود کرد. هر چهار فصل این سریال بر رویدیویدی به بازار عرضه شدهاست، به علاوه این که فصل اول، سوم و فرار نهایی بر روی بلو-ری نیز به بازار آمدهاست.
در ژوئیه ۲۰۰۹، دو قسمت اضافی به نام فرار نهایی منتشر شد.
خلاصه داستان سریال
فصل اول [
فصل اول مربوط به نجات لینکلن باروز از زندان میباشد. وی به اتهام قتل برادر معاون رئیس جمهور ترنس استیدمن به مرگ محکوم شده، در حالی او واقعا این کار را انجام ندادهاست. او در زندان ایالتی فاکس ریور، منتظر فرا رسیدن روز اجرای حکمش میباشد. برادر او مایکل اسکافیلد که یک نابغه و مهندس سازه است، نقشهای برای فرار لینکلن طراحی میکند. مایکل دست به یک جرم میزند تا به زندان فاکس ریور برود. در زندان او برای راه پیدا کردن به درمانگاه، ادعا میکند که دیابت نوع ۱ دارد و با دکتر سارا تانکردی دوست میشود. همزمان وکیل و معشوقهٔ سابق لینکلن، یعنی ورونیکا داناوان که یک وکیل است، دوباره تحقیقاتش را شروع میکند تا بیگناهی لینکلن را اثبات کند. مشخص میشود که سازمان برای لینکلن پاپوش درست کردهاست. پدر لینکلن و مایکل سالها پیش برای سازمان کار میکرده و بعد از خروجش از سازمان علیه آنها کار میکند. به همین دلیل سازمانبرای انتقام، این کار را کرده است. مایکل و لینکلن به همراه شش زندانی دیگر،فرناندو سوکره، تئودور بگول، بنجامین مایلس فرانکلین، جان آبروزی، توئینر و هیوایردر قسمت آخر این فصل، از زندان میگریزند.
فصل دوم
فصل دوم، هشت ساعت پس از فرار آغاز میشود. هشت فراری تقریباً از هم جدا شدهاند و هر کدام به دنبال اهداف خود میروند. براد بلیککه افسر نگهبان زندان بود، از کارش اخراج میشود و بعد از این به دنبال فراریها میرود تا با دستگیری آنها پولی به جیب بزند. چند نفر از این فراریها به دنبال گنج ۵ میلیون دلاری چارلز وستمورلند میروند که او آن را چندین سال پیش زیر خاک پنهان کردهاست.الکساندر ماهون مأمورافبیآی است که از طرف سازمان مأمور میشود تا مایکل و برادرش را که به دنبال سرنگونی رئیسجمهور فعلی (همان معاون رئیس جمهور و یکی از اعضای سازمان) هستند را متوقف سازد. همچنین سازمان، پدر سارا یعنی فرانک تانکردی که فرماندار شیکاگوست را به قتل میرساند. به دنبال این، سارا به مایکل و لینکلن میپیوندد تا با هم بر علیه رئیس جمهور کار کنند. پل کلرمن، از مأمورین سابق سازمان، به آنها میپیوندد. همچنین چندین نفر از فراریها دستگیر یا کشته میشوند. برادران به همراه سارا، تیبگ، بلیک و ماهون به پاناما میروند و در آنجا مایکل، تیبگ، بلیک و ماهون به زندان سونا میافتند.
فصل سوم
در فصل سوم، مایکل باید نقشهای برای فرار از زندان سونا طراحی کند. سازمان الجی (پسر لینکلن) و سارا را گروگان میگیرد و او را مجبور میکند تا جیمز ویسلر که یکی از اعضای سازمان است را از آن زندان فراری دهد. گرچن مورگان مأمور سازمان است که کارهای این دو برادر را دنبال میکند. سوکره نیز به پاناما میآید و در فرار به مایکل کمک میکند. به دلیل تأخیر در فرار، گرچن یک سر نشان لینکلن میدهد و ادعا میکند که او سارا را کشتهاست. مایکل با طراحی نقشهای زیرکانه چندین زندانی را که میخواهند فرار کنند را فریب میدهد و خودش به همراه ماهون، ویسلر و یک پسر نوجوان پانامایی از زندان میگریزند.همچنین سوکره بعد از فرار به دلیل همکاری با آنها به زندان سونا میافتد.
فصل چهارم
در فصل چهارم مشخص میشود که زندانیان سونا شورش کردهاند و سوکره به همراه تیبگ و بلیک از آنجا گریختهاند. همچنین مشخص میشود که سارا زندهاست. در این فصل دانالد سلف که یکی از مأموران امنیت ملی است به پیش مایکل و دوستانش میآید و میگوید که آنها با پیدا کردن دستگاهی به نام سیلا میتوانند سازمان را نابود کنند و آزادی خودشان را تضمین سازند. در طول این فصل مایکل و همراهانش به دنبال این دستگاه هستند و بلیک نیز در این راه، جان خود را از دست میدهد. در آخر آنها سیلا را به دست میآورند و رئیس و همه اعضای سازمان دستگیر میشوند. همچنین مشخص میشود مادر مایکل، کریستینا اسکافیلد زنده است و در طول این سالها برایسازمان کار میکرده. او میخواهد سیلا را از چنگ مایکل دربیاورد که در آخر توسط سارا کشته میشود.
در دو قسمت پایانی سریال پس از پیدا شدن سیلا و انحلال سازمان، مایکل و سارا با هم ازدواج میکنند و همه به رقص و پایکوبی مشغول میشوند تا این که پلیس سارا را به جرم قتل کریستینا اسکافیلد دستگیر میکند. مدرکی موجود نیست که قتل او دفاع از خود بوده و و به احتمال زیاد سارا محکوم خواهد شد. به همین علت مایکل نقشهای برای فراری دادن او از زندان میریزد و در هنگام اجرای این نقشه، مایکل کشته میشود. او آزمایشهای پزشکی خود را که نشان میدهد وی تا سه ماه بعد از آن بیشتر زنده نمیمانده را برای سارا کنار گذاشته بود تا او آنها را بخواند.
سکانس آخر این سریال، چهار سال بعد را نشان می&z
:: بازدید از این مطلب : 265
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3